نقد عقاید اشو

نقد عقاید اشو

در این وبلاگ قصد داریم به نقد افکار و تعالیم یکی از بزرگترین عرفان های نوظهور یعنی عرفان اشو بپردازیم.
نقد عقاید اشو

نقد عقاید اشو

در این وبلاگ قصد داریم به نقد افکار و تعالیم یکی از بزرگترین عرفان های نوظهور یعنی عرفان اشو بپردازیم.

سو استفاده ی اشو از نیرو های ماورایی

Sex, Lies and Osho: The Terror and Beauty of Netflix's 'Wild Wild Country'

آقای میلن ذکر می کند که اشو از « هیپنوتیزم » برای دستکاری شاگردان خود استفاده کرده است. صدایی ملودیک و به طور طبیعی خواب آور داشت که برای هر سخنگویی دارائی بسیار خوبی خواهد بود. به نظر من با این حال ، قدرت اشو از میدان انرژی شدید آگاهی کیهانی او که مانند یک لنز هدایت می شد ، نشأت می گرفت. هندو ها این پدیده ی انرژی جهانی را آتمان می نامند. من به عنوان یک وسترن غربی ، اصطلاحات علمی را بیشتر ترجیح می دهم و آتمان را به عنوان تجلی بسیار تکامل یافته از زمان-انرژی-فضا ، TES توصیف می کنم.

اوشو که بود؛ آشنایی با شخصیت عجیبی که در هند و آمریکا کومون ساخت (به همراه  دانلود رایگان مستند سریالی Wild Wild Country 2018) | طرفداری

« روشنگری چیزی نیست که شما مالک آن باشید. این چیزی است که شما در آن جاری می شوید. » هیچ انسانی مالک آتمان نیست و هیچ کس نمی تواند درباره ی TES صحبت کند. آتمان هیچ جاه طلبی و شخصیتی ندارد ، پدیده هایی که راجنیش ، باگوان و اوشو نامیدیم ، فقط یک لنز موقت انرژی کیهانی بود نه خود کیهان به طور کامل.

What Everyone Should Know About Osho

اشو و عارف مشهور یونانی-ارمنی ، جورج گوجیف ، غالبا از قدرت آتمان برای منافع شخصی استفاده می کردند. این دو مرد هر دو از آگاهی کیهانی خود برای غلبه و افوا کردن زنان استفاده می کردند. گورجیف از رفتار خود شرمنده بود و بار ها در طول زندگی خود عهد کرد که این عمل را پایان دهد ، آنان ترکیبی از حس شهوانی جنس نر ،  یک مرد معمولی بودند که از مزیت قدرتمند ، قدرت ذهنی حمایت می شدند. اشو حتی فراتر رفت و از انرژی کیهانی کانال دار خود برای دستکاری توده های مردم برای به دست آوردن نوعی وضعیت شبه سیاسی استفاده کرد و خود را به مراتب فراتر از آنچه که برای شاگردانش صادقانه و مفید بود نشان می داد. در اورگان ، راجنیش به رسانه های اعلام کرد « دین من ، تنها دین است! » دیپلماسی و فروتنی ، نکات برجسته ی او نبود. به نظر من ، جورج گوجیف هرگز به افراط و اندیشه اشو نرسید و حتی به شاگردانش هشدار داد که ایمان کور به او نداشته باشند. گورجیف با داشتن توانایی هایی از جمله استدلال ذهنی روشن و آگاهی کیهانی ، می خواست که دانش آموزانی آزاد و مستقل باشند. در عوض ، ظاهرا راجنیش معتقد بود که فقط افکار و اندیشه های وی دارای ارزش هستند. زیرا تنها او « روشنگر » بود. این یک خطای بزرگ در قضاوتش بود و نقص اساسی در شخصیت او را نشان می داد. متاسفانه ، هنگامی که اشو به توانایی کامل برای بهره برداری از قدرت آتمان دست یافت ، نتوانست خرد خود را برای محدود کردن خود به کار گیرد. ذهن انسانی او چنان در برابر زهد آسیایی شورش کرد که نتوانست اطمینان حاصل کند که قدرت وام گرفته شده اش فقط برای خیر رساندن به دیگران استفاده می شود. راجنیش نه تنها دلسوز نبود ، بلکه بی رحمانه جاه طلبی های شخصی خود را دنبال می کرد. 

الماس های اشو : Osho Center اشو سنتر

اعتیاد اشو 2

مقاله ی : باگوان راجنیش و حقیقت گمشده 


نویسنده : کریستوفر کالدر 

Osho Uruguay


علاوه بر بیماری های جسمی مصرف زیاد وی در والیوم باعث پارانویا شد و مهارت استدلالی وی را بسیار کاهش داد. معتادان به والیوم اغلب تصور می کنند سیا یا برخی از افراد شرور ناشناس در حال توطئه بر علیه آنها هستند ، بنابراین جای تعجب ندارد که وی تصور کند که توسط دولت آمریکا مسموم شده است. قدرت استدلال او چنان آسیب دیده بود که اشو حرکت به سوی روسیه را در نظر گرفت تا شکل کلی توتالیتر بودن معنویت خود را با کمونیسم روسی ترکیب کند ، ایده ای که هیچ انسان عاقلی را نمی تواند سرگرم کند. اشو علنا خواستار ترور مایکل گورباچوف شد ، زیرا گورباچوف ، روسیه را به جای اندیشه ی « کمونیسم معنوی اشو » به سمت و سوی دیگری سوق داد. از نظر تاریخی والیوم ، داروی مورد علاقه برای مبتلایان CFS  بوده است ، زیرا پوششی برای علائم مداوم دیساوتونومی است و به خوابیدن کمک می کند. اشو از بی خوابی رنج می برد ، و این یکی دیگر از علائم کلاسیک سندرم خستگی مزمن است.

The World of Meditation – An Osho Meditation School

اشو اکنون مردی بود با جسمی بیمار و روحی فاسد. آزمایش مختصر او با LSD  فقط اوضاع را بدتر کرد. مصرف و اعتیاد به مواد مخدر مشکلی بود که خودش برای خودش ساخته بود نه توطئه ی دولت. اشو در سال 1990 در اثر نارسایی قلبی که به عنوان علت اصلی مرگ ذکر شده بود ، درگذشت. این احتمال وجود دارد که تحلیل رفتن فیزیکی اشو که در دوران حبس خود در زندان های آمریکا به وجود آمد ، ناشی از علائم انصراف از اعتیاد والیوم و وخیم تر شدن سندرم خستگی مزمن وی به دلیل استرس و قرار گرفتن در معرض آلرژن ها باشد.

پس از تحقیر و سقوط راجنیش در آمریکا ، اظهار داشت که وی « عیسی » است که توسط آمریکا و رونالد ریگان مصلوب شده است. در حقیقت اشو یک گورو معتاد به مواد مخدر بود که به دلیل اقدامات نادرست خود ، خود را تخریب کرده بود. مقایسه ی خودش با عیسی مسیح ، بی انصافی جدید او بود. زیرا خودش هیچ احترامی به عیسی مسیح نداشت. او یک بار به طور نامتعارفی به رسانه های آمریکایی اعلام کرد که هر چه عیسی گفت :« فقط سخنان یک دیوانه است. »  

f71248515.jpg

{تصویری از کمون اشو در ایالت اورگان آمریکا } 


من به شهر متروکه راجنیش پورام رفتم و چیز هایی دیدم که باور کردنی نبود : دفتر مرکزی ما آناند شیلا ، در های مخفی و تونل های مخفی ، اتاق خصوصی وی در یک پست فرماندهی با وسایل شنود الکترونیکی از هر اتاق ، پارچه های پارکت در کنار تخت باگوان که دارای تکه های اکسید نیتروژن بود ، توسط حمامها عظیم با دوش متعدد احاطه شده بود. در پیش گفتار کتاب های من دوست داشتنی در سال 1998 ، دندان پزشک شخصی اشو اظهار داشت که اشو تحت تاثیر اکسید نیتروژن سه کتاب را به رشته  تحریر در آورد. آنها کتاب هایی بودند که من آنها را دوست داشتم. کودک نوین و یادداشت های یک دیوانه. اشو خود استفاده اش از اکسید نیتروژن را اظهار داشت « درواقع اکسیژن و نیتروژن عناصر اصلی وجود هستند. آنها می توانند بسیار مورد استفاده قرار بگیرند ، اما به دلایلی ، سیاستمداران مخالف انواع مواد شیمیایی ، و دارو های هستند. » ما آناند شیلا دبیر شخصی راجنیش ، علنا در برنامه CBS اظهار داشت که راجنیش هر روز 60 میلی گرم والیوم مصرف می کند. هیومیلن ، محافظ اصلی راجنیش ، استفاده سنگین والیوم راجنیش را تایید کرد ، این واقعیت در روزنامه های ایالت متحده ، منتشر شد ، از جمله آنها « oregonian » و « new york times ». شکی نیست که راجنیش معتاد به مواد مخدر شد ، اما ذهن پیروان پر شور اشو نمی خواهد این حقیقت دردناک را بپذیرد.


اشو یک بار به شوخی از خود به عنوان « شلنگ لاستیکی بودا » یاد کرد ، زیرا او همیشه از طریق شلنگ لاستیکی ، اکسید نیتروژن را استنشاق می کرد. به نظر می رسید که راجنیش متوجه این مسئله نبود که با معتاد شدن به مواد مخدر علاوه بر این که خود را به عنوان یک معلم بی ارزش جلوه می دهد ، برای برخی از افراد مفهوم تبدیل شدن به « بودا » را بی اعتبار می سازد. اگر حتی یک بودا برای رسیدن به روشن ضمیری نیاز به مواد مخدر داشته باشد ، در این صورت اصلا « روشن ضمیری » چه ارزشی دارد؟